جدول جو
جدول جو

معنی خاتون کث - جستجوی لغت در جدول جو

خاتون کث
(کَ)
شهرکی است خرد (از ماوراءالنهر بچاچ) و آبادان و بارگاه سغد و سمرقند است و آن فرغانه و ایلاق است نزدیک دیمعان کث. (حدود العالم ص 70)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خاتونک
تصویر خاتونک
(دخترانه)
خاتون (بانو) + ک، بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیکی شیراز
فرهنگ نامهای ایرانی
(لَ)
دهی است از بخش شهریار شهرستان طهران واقع در 25 هزارگزی باختر شهریار و در یک هزارگزی راه ماشین رو فرعی کرج به اشتهارد. محلی است جلگه ای و معتدل وسکنۀ آنجا 317 تن، مذهب اهالی شیعه و زبانشان هم ترکی و هم فارسی است. آب آنجا از قنات. محصولات آن غلات و بنشن و پنبه و چغندر قند و باغات انگور، شغل اهالی زراعت است راه آنجا ماشین رو می باشد. مزرعۀ نورآباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(نِ خُ)
کنایه از شراب ناب است و خم شراب را نیز گفته اند. (برهان) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
قریه ای است در یک فرسنگ و نیمی جنوب شیراز. (فارس نامۀ ناصری ج 2 ص 191) (جغرافیای غرب ایران ص 106). دهی است از دهستان قره باغ بخش مرکزی شهرستان شیراز در 12 هزارگزی جنوب شیراز در کنار راه فرعی شیراز به قره باغ. محلی است جلگه ای معتدل ولی مالاریائی و سکنۀ آن 103 تن و مذهب اهالی شیعه و زبانشان فارسی است. آب از قنات است. محصولات آنجا غلات و برنج و صیفی و میوه است و شغل اهالی زراعت و باغبانی میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا